وقتی اختراع اسرارآمیز ون هلسینگ، «پرتو هیولاسازی» به هم میریزد، دراک و دوستان هیولاییاش همگی به انسان تبدیل میشوند و جانی تبدیل به یک هیولا میشود. دراک با بدن های جدید و نامتناسب آنها، قدرت هایش را از دست داد.
هنگامی که پاتریزیا رگیانی، یک فرد خارجی از ابتدا فروتنانه، با خانواده گوچی ازدواج می کند، جاه طلبی لجام گسیخته او شروع به افشای میراث آنها می کند و باعث ایجاد یک مارپیچ بی پروا از خیانت، انحطاط، انتقام، و در نهایت... قتل می شود.
گروهی از دوستان که به طور منظم برای شبهای بازی ملاقات میکنند، زمانی که به ظاهر برادر یکی از آنها توسط گانگسترهای خطرناک ربوده میشود، درگیر یک معمای زندگی واقعی میشوند.
در بحبوحه آخرین نقشه نیکی، کلاهبردار کهنه کار، زنی از گذشته او - که اکنون یک زن مرگبار موفق است - ظاهر می شود و برنامه های خود را برای یک حلقه پرتاب می کند.
روبی به عنوان یک CODA (کودک بزرگسالان ناشنوا) تنها فرد شنوا در خانواده ناشنوای خود است. هنگامی که تجارت ماهیگیری خانواده در معرض تهدید قرار می گیرد، روبی خود را در میان دنبال کردن عشق خود به موسیقی و تمایل به رفتن به کالج برکلی می بیند.